(«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»، «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»، اللّهمّ إنّى أحتسبه عندک فإنّ موته من مصائب الدّهر، رحم اللّه مالکا فلقد أوفى عهده، و قضى نحبه، و لقى ربّه، مع أنّا قد وطّنّا أنفسنا على أن نصبر على کلّ مصیبة بعد مصابنا برسول اللّه- صلّى اللّه علیه و آله- فإنّها من أعظم المصیبات)
ما از خدا هستیم و بسوى او باز مىگردیم، و ستایش خداوندى را سزا است که پروردگار جهانیان است، بار خدایا من مصیبت اشتر را نزد تو بشمار مى آورم، زیرا مرگ او از سوگهاى روزگار است، خدا مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات کرد، با اینکه ما تعهّد نموده ایم که پس از مصیبت رسول خدا- صلّى اللّه علیه و آله بر هر مصیبتى شکیبا باشیم،زیرا آن بزرگترین مصیبتها بود.
پس از آن از منبر پائین آمده به خانه رفت.
مشایخ نخع به خدمت آن حضرت آمدند، آن بزرگوار متأسّف و افسرده بود، فرمود:
(و للّه درّ مالک و ما مالک لو کان من جبل لکان فندا، و لو کان من حجر لکان صلدا، أما و اللّه لیهدّنّ موتک عالما و لیفرحنّ عالما، على مثل مالک فلتبک البواکى، و هل مرجوّ کمالک، و هل موجود کمالک، و هل قامت النّساء عن مثل مالک)
خدا مالک را جزاى خیر دهد و چگونه مالکی که اگر کوه بود کوهى بی همتا بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت و غیر قابل نفوذ بود، آگاه باشید بخدا سوگند مرگ تو اى مالک جهانى را ویران و جهانى را شاد مىسازد یعنى اهل شام را خوشنود و عراق را خراب مىگرداند، بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند، آیا یاورى مانند مالک دیده میشود، آیا مانند مالک کسى هست، آیا ن از نزد طفلى بر مى خیزند که مانند مالک شود.
ترجمه و شرح نهج البلاغة (فیض الإسلام)، ج5، ص: 990
درباره این سایت